مقدمه
تاریخچه ارز دیجیتال، نقطه عطف مهمی در عرصه پول و سرمایه است. ارزهای دیجیتال مسیری را که سالها ارزهای متمرکز حکومتی پیش گرفتهبودند، به یک باره دگرگون کرد. هنوز هم شاید برای بسیاری از انسانهایی که از فضای تکنولوژی روز دور هستند، باور این که پولهایی دیجیتال که هرگز لمس نمیشوند و به هیچ دولتی هم ربطی ندارند، در حال رقابت با ارزهای رسمی کشورها باشند، شاید غیرممکن باشد.
آنها هم که خبر دارند، خیال میکنند تاریخچه ارز دیجیتال به همان بیتکوین و ساتوشی ناکاموتو برمیگردد. اما ساتوشی ناکاموتو (هر کس که باشد) هرچند که نابغهای بوده و ایدهی قدرتمندی را پیاده کرده، اما از بسیاری پروژههای پیش از خودش درس گرفت و بالاخره ضربه آخر را زد. پروژههای قبل، پروژههایی بودند که مبتکران آنها نیز، تلاش زیادی کردند تا آنها را گسترش دهند اما هر کدام به دلایلی با شکست مواجه شدند.
اولین قدم: پمپ بنزین
بله. همه چیز از پمپ بنزینهای هلند شروع شد. دهه ۱۹۸۰ بود که مسئولین ایستگاههای پمپ بنزین، از دزدیهای شبانه کلافه شده بودند. از طرفی هم به خاطر سوختگیری ماشینهای باری مثل کامیونها، نمیشد شب را تعطیل کنند.
همین دغدغه ساده به جای این که بارش روی دوش مسئولین امنیتی کشور بیفتد، روی دوش متخصصین حوزه مالی و حوزه تکنولوژی افتاد. جمعی از متخصصین کارت های هوشمندی را که تا آن زمان در مرحله آزمایش بود، جایگزین پول نقد کردند تا رانندگان کامیون، با این کارتها پول بنزین خود را بپردازند.
آلبرت هیجین (Albert Heijin) که در آن زمان یک تاجر معتبر بود، پیشنهادی به بانکها ارائه داد که راهی بیابند تا خریداران مستقیم از طریق حساب بانکیشان پرداختهای خود را انجام دهند. این روش با نام نقطهی فروش (Point of sale) کم کم گسترش پیدا کرد.
دیوید چام و ایده دیجی کش
در همان روزهای نقطه فروش هلند بود که دیوید چام (David Chaum) ،رمزنگار آمریکایی، به سرش زد یک پول الکترونیکی اختراع کند. دیوید در سال ۱۹۸۳ یک مقاله علمی در مورد پول دیجیتال ناشناس منتشر کرد. سپس در سال ۱۹۸۹ ارز دیجیتالی به نام دیجی کش (Digicash) را توسعه داد تا ایدهاش را پیادهسازی کند.
دیجی کش بر اساس فناوری امضای کور (Blinded Signature) کار میکرد تا امنیت و حریم خصوصی تراکنشها را حفظ کند. پرداختهایی که با دیجی کش انجام میشد، توسط حکومت و بانکها قابل شناسایی نبود.
این ارز دیجیتال، قبل از این که ازدحام تجارت الکترونیک بر پیکر اینترنت بیفتد، روی کار آمد. اما در آخر با به میدان آمدن شرکتهای پرداخت اینترنتی، دیجی کش که برای ادامه حرکت به یک سیستم مرکزی نیاز داشت، به دلیل این که مردم کارت های اعتباری را بر استفاده از سرویسهای ناشناس پرداخت در اینترنت برتری دادند، در سال ۱۹۹۸ رسما شکست خورد. اگر چه این پروژه به نابودی رسید اما بعضی از مفاهیم و فرمولها و ابزارهای رمزنگاری دیجی کش، نقش بسزایی در رشد ارزهای دیجیتال دیگر داشت.
تغییر مسیر پیپل
پیپل از همان دهه ۱۹۹۰ وارد بازی شد. پیپل در ابتدای مسیر قصد داشت یک نوع ارز مثل بیتکوین داشته باشد، اما با مخالفت و فشارهای قانون، ماهیت خود را تغییر داد. این کمپانی به مردم سرویسی ارائه داد تا بتوانند از طریق وب، پولی را در سریعترین زمان ممکن از یک حساب به حساب دیگر منتقل کنند.
ای گلد (e-gold)
ایگلد (e-gold) دنبال کننده راه پیپل بود. این شرکت که به صورت برون مرزی فعالیت میکرد، محبوبیتش روز به روز افزایش مییافت و تا سال ۲۰۰۰ بازار آن رشد کرد. اما پروژه e-gold به کلاهبرداریهای پی در پی آلوده شد و بالاخره در سال ۲۰۰۵ توسط دولت آمریکا تعطیل شد.
بی مانی (bmoney) ؛ الگویی برای بیت کوین
وی دای (Wei Dai) مبدع بیمانی، آن را به عنوان سیستم ارز دیجیتالی توزیع شده و همتا به همتا مطرح کرد. در سیستمی که وی دای طراحی کرده بود، علاوه بر این که تراکنشها پاداش مشخصی میگرفتند، برای تقلب هم جریمهای مشخصی تعیین شده بود.
کاربران بیمانی باید مقداری پول به حساب مشخصی واریز میکردند که در صورت تقلب و سوء نیت، مجازات میشدند. اما شاید این سیستم جریمه، بزرگترین نقطه ضعف سیستم بیمانی بود. زیرا سیستمی که نهاد اجرایی مرکزی نداشته باشد، قادر نیست مجازات و جریمه کاربران را پیگیری کند. به همین خاطر، سیستم بیتکوین فقط بابت تراکنشها پاداش در نظر میگیرد و مجازاتی در این سازوکار دیده نمیشود.
ساتوشی ناکاموتو (خالق بیتکوین) در وایت پیپر بیتکوین به مقاله بیمانی ارجاع داده است. هرچند وایت پیپر بیمانی هرگز به مرحله اجرایی نرسید اما بخشهایی از آن، برای ساتوشی ناکاموتو در طرح بیتکوین الهامبخش واقع شد.
بیت گلد (bitgold)
ایده بیتگلد (که نامش شباهت زیادی به بیتکوین دارد) در سال ۱۹۹۸ به ذهن نیک سابو (Nick Szabo) رسید. سیستم بیتگلد طوری طراحی شده بود که به یک رایانه اختصاصی برای حل معادلات پیچیده رمزنگاری نیاز داشت. در این ساختار، هر کاربر شرکتکننده رایانه خود را به حل معادلات پیچیده ریاضی اختصاص میداد. پس از آن، معادلاتی که حل شده به یک دفتر کل عمومی فرستاده میشد و آدرس عمومی حلکننده هم به آن متصل میشد. هر معادله حل شده، قسمتی از معمای بعدی بود. این سازوکار به شبکه این امکان را میداد که راهی برای تأیید و حک کردن برچسب زمان به کوینهای جدید داشته باشد. زیرا فقط در صورتی که اکثریت کاربران، بر یک راه حل توافق داشتند، معمای بعدی مطرح میشد.
بیتگلد با هدف حذف نیاز مردم به سازمان ها و نهادهای ارزهای متمرکز وارد کار شد. ایده بیتگلد به اجرای کامل نرسید اما فرایند اثبات کار (preef to work) آن در بلاکچین بیتکوین استفاده میشود. سیستم اثبات کار بیتکوین که نامش هشکش است، توسط آدام بک در سال ۱۹۹۷ طراحی شده است.
نکته جالب دیگری که در مورد نیک سابو (سازنده بیتگلد) وجود دارد، این است که خیلیها گمان میبرند که او، ساتوشی ناکاموتو است. اما خود سابو، این برچسبها را تکذیب میکند.
فلوز (FLOOZ)
ارز دیجیتال فلوز در سال ۱۹۹۹ توسط وب سایت Flooz.com با سازوکاری مانند کارتهای وفاداری مشتری روی کار آمد. کاربران از دو طریق میتوانستند ارز فلوز را به دست آورند. یکی از طریق فعالیت در سایتهایی که به آنها اعتبار فلوز میدادند و دوم از راه خرید مستقیم از خود سایت فلوز. این کمپانی سرمایه عظیمی جمعآوری کرده بود اما به خاطر کلاهبرداریهایی که در سایه این شبکه انجام میشد، پروژه آن با شکست مواجه شد.
ظهور بیت کوین
بالاخره در سال ۲۰۰۸، سایتی با آدرس Bitcoin.org راهاندازی شد. اکتبر ۲۰۰۸ هم مقالهای با عنوان “بیتکوین: یک سیستم پولی الکترونیکی همتا به همتا” در فضای اینترنت منتشر شد. نام نویسنده این مقاله “ساتوشی ناکاموتو” بود. همون کسی که سالهاست اسمش ذهن بسیاری را درگیر کرده.
ناکاموتو در این مقاله ۹ صفحهای، ساختار بیتکوین را به زبان ساده شرح داده بود. علاوه بر این برنامه ای با زبان C++ نوشت و آن را در در دسترس کاربران قرار داد. کاربران این برنامه را دانلود کردند و شروع کردند به استخراج بیتکوین.
بیتکوین بر پایه فناوری بلاکچین روی کار آمد و کاملاً غیرمتمرکز واقع شد. هیچ کمپانی و سازمان و حکومتی پشت آن نبود. آنقدر غیرمتمرکز که حتی اثری از حضور سازنده آن در دنیای واقعی نیست. طبیعیاست در روزهای اول، کسی به آن اعتماد نداشته باشد و آن را جدی نگیرد. اما کم کم مردم شروع کردند به استخراج و خرید و فروش آن. حتی بعضی فروشگاههای فیزیکی و اینترنتی، سیستم پرداخت بیتکوین خود را راهاندازی کردند تا امروز که دیگر استفاده از بیتکوین و سایر رمزارزها در بسیاری از پرداختها و خریدها عادی شده. تا آنجا که نهادهای تاکسیرانی بریتانیا و تاکسیرانی شبه جزیره اسکاندیناوی، پرداخت کرایه با اتریوم را راهاندازی کردند.
بعد از بیتکوین، رمزارزهای دیگری وارد این مسیر شدند. بعضیها به طور جدی رشد کردند (مثل اتریوم، ریپل، لایتکوین) و برخی زمین خوردند. یکی هم مثل دوجکوین به نیت طنز و شوخی ساخته شد و امروز، ایلان ماسک پدرخواندهاش شده است. با وجود نوپا بودن این فناوری و سیستم، روز به روز بر محبوبیت رمزارزها میان مردم دنیا، افزوده میشود.